دوستش میدارم و دردم نمیداند نگار مبتلایش کن به دردم ای طبیبا بی شمار
هرچه کردم مهربانی بی وفایی کرد مرا او نمیداند چه آورد بر سرم دیوانه وار
او نمیداند چه آورد بر سرم دیوانه وار …

دوستش میدارم و دردم نمیداند نگار مبتلایش کن به دردم ای طبیبا بی شمار
هرچه کردم مهربانی بی وفایی کرد مرا او نمیداند چه آورد بر سرم دیوانه وار
او نمیداند چه آورد بر سرم دیوانه وار …
رات باز نمیشه درو باز کنی تو حتی میتونی که پرواز کنی بری
نه دیگه اصلا نمیخوام بمونم من دیوونت بودم که زیادی بودم ببین
عشقتو دارم هرجا دیوونه عشقتو دارم اما بیهوده عشق تو واسم دلیل این تنهایی بود
میبینی من دارم میمیرم اما به روت هم نمیاری
من تو قلبم عشقو احساسه تو قلب سنگت چی داری
میبینم دنیامو بعد از تو بعد از تو اصلا دنیایی نیست
چی شد که فهمیدی واسه من تو قلب بی رحمت جایی نیست
من اینجوری نبودم تو منو دیوونه کردی
تو بودی که منو مست شب و پیمونه کردی
من اینجوری نبودم تو شدی بلای جونم
تو باعث شدی من عاشق بشم از عشق بخونم
دختر ترک دلمو بردی منم عاشقتم رک
با یه جاذبه ای که غیر طبیعی برد دلمو برد دختر ترک
یه نگاه بنداز به این دل که زدی و بردی با یه زیرچشی ببین چی به سرم آوردی دلمو بردی
بردی دل از باور من ای ترک غارتگر من می بردی از ساغر من یکدم بشین در بر من دلبر